
آیا اسپاتیفای در نهایت خواهد توانست برگ برنده را در معاملهی خود با تولیدکنندگان موسیقی به دست آورد؟
مشکل سر راه اسپاتیفای برای عرضهی عمومی همیشه این بوده است که ناشران موسیقی حرف اول را در این کسب و کار میزنند. آنها اسپاتیفای را مجبور میکنند ۷۰۰ درصد سود خود را در قالب امتیاز پخش به آنها بدهد و هرگاه ببینند سود اسپاتیفای افزایش یافته است، میتوانند این رقم را افزایش دهند.
به همین دلیل است که اسپاتیفای در طول چند سال گذشته با پنج روش مختلف در تلاش بوده است تا به معاملهای بهتری در مورد امتیاز پخش با ناشران دست یابد. ایدهی اسپاتیفای این است که ناشران موسیقی را مجبور کند تا هر چه بیشتر به اسپاتیفای نیاز داشته باشند؛ همانطور که اسپاتیفای به آنها نیاز دارد.
زمانی که این کمپانی در سال ۲۰۰۸ کار خود را آغاز کرد، در رابطه با ناشران موسیقی در موضع ضعف قرار داشت؛ چرا که تعداد مخاطبان آن بسیار اندک بود. اسپاتیفای مجبور بود برای گسترش کار خود در ایالات متحده، ابتدا بودجهای ۱۸۰ میلیون دلاری داشته باشد و مبلغ زیادی بهعنوان پیشپرداخت امتیاز پخش به ناشران موسیقی بپردازد. همچنین اسپاتیفای مجبور بود حق شراکت با ناشران را نیز بپردازد.
اما اکنون اسپاتیفای بیش از ۵۰ میلیون مشترک پولی دارد و شنوندگانی که بهصورت رایگان و البته به همراه تبلیغات، مشترک آن هستند. اکنون ردپای اسپاتیفای را میتوان در گوگل موزیک، یوتیوب، اپل موزیک و آمازون دید، از اینرو ناشران موسیقی و دارندگان حق انحصاری در تنگنا قرار گرفتهاند. اسپاتیفای به مرور زمان توانسته است به اهرم فشاری علیه آنها دست یابد؛ بهگونهای که اکنون ناشران برای جذب مشتری و درآمد به اسپاتیفای احتیاج دارند. در ادامه به پنج روشی که اسپاتیفای برای تضعیف سیطرهی ناشران موسیقی بر این صنعت استفاده کرده است، میپردازیم.
دیکته کردن ۴۰ آهنگ تاپ

ویژگی «Discover Weekly and Release Radar playlists» نهتنها باعث محبوبیت اسپاتیفای شده و آن را متمایز کرده است، بلکه این امکان را برای آن فراهم کرده است که روی آهنگهایی مورد علاقهی شنوندگان کنترل داشته باشد. اسپاتیفای بهجای تمرکز بر اشتراک مستقیم آهنگ بین افراد و کانالهای ارتباطی مستقیم بین هنرمندان و مخاطبان، روشهایی برای پیدا کردن آهنگ توسعه داده است که باعث شده کنترل بیشتری بر این پروسه داشته باشد. اسپاتیفای قصد دارد جای هزاران ایستگاههای رادیویی پخش موسیقی را بگیرد؛ ایستگاههایی که ناشران موسیقی علاقهی زیادی به آنها دارند.
اگر اسپاتیفای بتواند لیست پخش خود را به مخاطبان القا کند و بر آنها و هنرمندان تأثیر بگذارد؛ میتواند دست بالاتر در تنظیم قرارداد با ناشران داشته باشد. کمپانیهای نشر موسیقی که حق پخش پایینتری طلب میکنند، مانند رقیبان خود از جمله اپل موزیک تنها آهنگهای انحصاری پخش نمیکنند یا از هنرمندان نمیخواهند آهنگهای ضبطشده را بازتولید کنند. به این ترتیب این ناشران هنرمندان خود را به مدت طولانیتر در قسمت «Spotify Sessions» میبینند و مخاطبان آنها بیشتر میشود. در نهایت ناشرانی که با اسپاتیفای کار نمیکنند، بهتدریج درمییابند که توجه به آنها کمتر میشود. اسپاتیفای اکنون متهم به اتخاذ این رفتار انتقامجویانه شده است. با اینکه شرکت این اتهام را رد کرده است؛ اما حتی تهدید به انجام این کار میتواند ناشران را به عقبنشینی وادار کند.
رشد اسپاتیفای
اسپاتیفای نیاز دارد تا هر سه ناشر بزرگ دنیای موسیقی به آن اجازه دهند تا آثارشان را پخش کند. در غیر این صورت کاتالوگ آن به شکل گیجکنندهای ناقص خواهد شد. بسیاری از مخاطبان نمیدانند که خوانندگان با کدام یک از سه ناشر بزرگ، یعنی سونی، وارنر و یونیورسال همکاری دارند. از اینرو قطع همکاری هر کدام از آنها به معنی از دست دادن بخش بزرگی از آهنگها خواهد بود و مخاطبان اسپاتیفای را بهسوی رقیبان سوق خواهد داد.
اما حالا قضیه فرق کرده است،؛ چرا که اسپاتیفای بزرگتر از گذشته شده و دیگر چند مخاطب محدود ندارد. اکنون اسپاتیفای بخش مهمی از درآمد ناشران را تشکیل میدهد؛ بنابراین اگر آنها دست به قطع همکاری بزنند، خودشان بیشتر متضرر میشوند. همانطور که در بالا گفتیم، اسپاتیفای آهنگهای بسیاری از خوانندگان را از دست خواهد داد؛ اما از طرف دیگر ناشران هم بخش بزرگی از درآمدشان را از دست خواهند داد. رشد اسپاتیفای باعث شده است که در معامله با ناشران اهرم فشار داشته باشد.